خانعمو را بعد از میتینگ پیروزی و جشن پستخواهی ندیده بودم، میگفتند: باد، بر بیرقشان میخورد و نانشان در روغن بوده است، بیرقیب و تک تازند. دیروز که ایشان را با آقازادگانشان دیدم سلامی کردم و پرسیدم خانعمو! کمتر در بازار و حجره میبینمتان.
خانعمو گفتند: از خوششانسی من است که مجسمه نادانی و غربگرایی را ندیدم.
گفتم: لطفتان مزید بادا! کجا تشریف دارید؟
گفتند: از بس مراسم برکناری مدیران ناتوان و آوردن مردان توانا در عرصه مدیریت زیاد شده فرصت ندارم کمکم از وزیر و مدیرکل و رئیس به آبدارچی ادارات رسیدیم.
گفتم: خدا را شکر میبینم خیلی اوضاع خوب شده! آقازادهها کجا هستند؟
گفتند: بعضی از آنان با همسران و باجناقها زیر بار مسوولیت مدیریت فرصت سرخاراندن ندارند! ضمناً کنار کارهای مدیریتی شرکت «دیوار بتنی پیشساخته» هم راه انداختهاند تا مشکل مملکت یکجا حل شود! ببین نیاز داریم با تصمیم قطعی برای زنانه و مردانه کردن کل کشور از پارک و بوستان و ساحل دریا تا کلاسها و فضای آزاد دانشگاهها و مراکز هنری سخت دیوار کمیاب میشود حتی ممکن است از چین وارد کنیم لذا گوشه کار را بچهها گرفتهاند و دیوار بتنی پیشساختهشان به تولید انبوه رسیده است!
زباندراز
- نویسنده : زبان دراز
- منبع خبر : خبرگزاری فردا
جمعه 03,مه,2024